.::
کلینیک توانبخشی عصبی
کلینیک توانبخشی عصبی
توانبخشی عصبی بخش مهمی از حیطه علم توانبخشی می باشد که شامل به کارگیری روشها، تکنیکها و تکنولوژیهایی است که به بازیابی توانایی های از دست رفته یا ایجاد مهارت در انجام روشهای جایگزین برای توانایی های غیر قابل بازیابی در بیماران مبتلا به مشکلات ناشی از اختلال کارکرد اعصاب کمک می کند.
سکته مغزی به عنوان مهمترین بیماری ناتوان کننده در جهان همواره به عنوان شاخص بیماریهای سیستم اعصاب مرکزی مطرح بوده و روشهای توانبخشی آن کمابیش برای سایر بیماریهای ناتوان کننده مانند ضربه مغزی، ام اس، سی پی و غیره به کار می رود.
توانبخشی عصبی صحیح از جمله مشکلات عمده در سیستم توانبخشی در کشور ما می باشد که متأسفانه مغفول مانده و در اکثر مراکز به صورت ناقص یا غیرصحیح انجام می گیرد. دو نکته مهم در توانبخشی عصبی توانبخشی با شدت بالا (Intensive Rehabilitation) و توانبخشی با رویکرد عملکردی (Functional Approach) می باشد.
توانبخشی با شدت بالا به این معنی است که تمرینات بیمار مبتلا به سکته مغزی باید به تعداد زیاد تکرار شود. برای این کار لازم است زمان اختصاص یافته به هر بیمار در هر جلسه درمانی در مرکز حداقل یک و نیم ساعت باشد و علاوه برآن با آموزش این تمرینات به بیمار و همراه او از آنها بخواهیم این تمرینات را برای حداقل دو تا سه ساعت در روز در منزل تکرار کنند. این در حالی است که به طور سنتی توانبخشی بیماران سکته مغزی در کشور ما بین سی تا پنجاه دقیقه در هر جلسه نمی باشد که از این مدت حدود بیست تا سی دقیقه آن نیز به استفاده از دستگاههای تحریک الکتریکی اختصاص می یابد و بعد از آن تراپیست از بیمار می خواهد که خود یا به کمک همراه خود (بدون نظارت و همراهی تراپیست) تمرینهای خاصی را در محل کلینیک انجام دهند و سپس مرخص می شوند. بخشی از این مشکل به نحوه آموزش تراپیست (درمانگر) در دوره دانشگاه بر می گردد و بخشی از آن مربوط به نحوه نگرش سیستم سلامت و بخصوص سازمانهای بیمه گر به علم توانبخشی است به طوری که در کشور ما بر خلاف کشورهای توسعه یافته که توانبخشی را مهمترین عامل در بهبود این بیماران و بخش جدا نشدنی از درمان آنها می دانند متأسفانه توانبخشی در کشور ما به عنوان یک درمان لوکس و کمکی شناخته شده و بیشتر به درمانهای دارویی اهمیت داده می شود. این در حالی است که بر خلاف توانبخشی تقریباً هیچ دارویی وجود ندارد که اثر کاملاً اثبات شده ای در درمان فلج و سایر عوارض ناشی از سکته مغزی داشته باشد. متأسفانه به علت اینکه از نظر سازمانهای بیمه گر و نظام بهداشتی توانبخشی با شدت بالا هیچ تفاوتی با توانبخشی با زمان کم و بدون صرف انرژی از طرف درمانگر ندارد درمانگر نیز تمایلی به انجام درمان صحیح و کامل از خود نشان نمی دهد.
توانبخشی با رویکرد عملکردی به این معنی است که درمانگر به جای تمرکز بر ورزش درمانی و تقویت عضلات در بیمار سکته مغزی به طراحی تمرینهایی بر اساس عملکرد و نیاز بیمار بپردازد. به عنوان مثال به جای تقویت عضلات بازو و آرنج (که البته این نیز به جای خود مفید و لازم است) به بیمار آموزش دهیم دست خود را برای گرفتن یک جسم دراز کند و سپس به سمت خود برگرداند. استفاده از رویکرد عملکردی در نهایت به بهبود کیفیت زندگی بیماران کمک بیشتری می کند.
آنچه ما در مرکز توانبخشی دکتر محمودی انجام می دهیم:
تلاش ما بر آن است که با استفاده از روشهای علمی و مبتنی بر شواهد (Evidence Based Approach) به درمان مشکلات و ناتوانی های عصبی از جمله در بیماران سکته مغزی بپردازیم. به این منظور و با توجه به این که درمان سکته مغزی یک کار تیمی است و باید توسط یک تیم هماهنگ از پزشک متخصص طب فیزیکی و توانبخشی، پزشک متخصص مغز و اعصاب، فیزیوتراپیست، کاردمان، روانشناس، گفتاردرمان، کارشناس تغذیه، و مهمتر از همه بیمار و همراهان او انجام شود، ما مکانیزم زیر را به کار برده و استفاده از آن را به تمام مراکزی که با درمان این نوع از بیماران سر و کار دارند توصیه می کنیم.
• ویزیت اولیه بیمار توسط متخصص طب فیزیکی و توانبخشی و ارائه راهکار درمانی مناسب برای هر بخش
• انجام جلسات درمانی توسط کارشناسان فیزیوتراپی یا کاردرمانی (تراپیستها) که جهت این گونه بیماران آموزش دیده اند به عنوان بخش اصلی درمان. جلسات درمانی شامل استفاده از دستگاهها می باشد اما همواره تأکید بر تمرین درمانی با نظارت و همراهی مستقیم تراپیست است
• مشاوره و هماهنگی بین متخصص طب فیزیکی و تراپیستها به عنوان همکاران یکدیگر در جهت بهبود و کنترل روشهای درمان و تصحیح آنها در صورت لزوم
• ویزیت دوره ای بیمار توسط متخصص طب فیزیکی و ثبت میزان پیشرفت بیمار به کمک ابزارهای اندازه گیری روند بهبود (Outcome Measure Tools)
• هماهنگی و گزارش دو طرفه بین متخصص طب فیزیکی و متخصص مغز و اعصاب
• استفاده از سایر ابزارهای تکنولوژی جهت کمک به روند بهبود مانند آموزش راه رفتن روی تردمیل به کمک دستگاه تعلیق وزن (BWSTT)، تحریک الکتریکی ماهیچه و عصب (Neuromuscular Stimulation)، آموزش تعادل یا تمرین درمانی در محیط مجازی (Virtual Reality Rehabilitation)، تحریک مغناطیسی مغز (rTMS)، تحریک الکتریکی مغز (tDCS)، توانبخشی به کمک روبات (Robotic Rehabilitatioon) . باید توجه داشت که تمام این روشها کمکی بوده و درمان اصلی همان تمرین درمانی است که توسط فیزیوتراپیست، کاردرمان یا در صورت لزوم گفتار درمان انجام می شود.
• مشاوره و ارجاع بیمار به متخصص تغذیه و روانشناس در صورت لزوم
• استفاده از دارودرمانی در صورت لزوم
• دسترسی به پزشکی که مهارت کافی در تزریق داروهای شل کننده عضلانی جهت درمان سفتی عضلات (اسپاستیسیته) داشته باشد. این دارو عمدتاً از برند تجاری دیسپورت (Dysport) می باشد که در کشور ما اشتباهاً با نام برند تجاری بوتوکس (Botox) که در ایران موجود نیست معروف شده است. معمولاً برخی از متخصصین طب فیزیکی و نورولوژی جهت این نوع تزریق آموزش لازم را دیده اند.
• آموزش نحوه انجام تمرینها در منزل به بیمار و همراهان وی و گرفتن فیدبک در مورد انجام شدن آنها در جلسات بعدی. بیمار همواره در مرکز و هسته اصلی تیم درمانی است.
• زیر نظر گرفتن بیمار از نظر احتمال بروز عوارض دارویی یا مشکلات خاص مانند ایجاد لخته در پا (Deep Vein Thrombosis)، دردهای شانه و غیره
کلینیک توانبخشی عصبی,سکته مغزی, ضربه مغزی, ام اس, پارکینسون, سلامت, توانبخشی, دکتر هومن محمودی, درمان,Hooman Mahmoudi, stroke, traumatic brain injury,